محمدپارسای عزیزممحمدپارسای عزیزم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

بهانه زندگی مامان و بابا

سومین سالگرد ازدواج مامان و بابا

همسفر زندگیم وجود نازنین تو بهانه زیستن است تو زیباترین حضور عاشقانه در زندگی من هستی عاشقانه و بی نهایت دوستت دارم ، بیش از آنچه تصور کنی … سالگرد ازدواجمون مبارک . یکشنبه 26 ام به مناسبت سالگرد ازدواجمون با مامانی و بابایی رفتیم رستوران. خیلی خوش گذشت. تو هم میخواستی هر چی روی میز بود و برداری و بخوری یعنی کشتی من و. قربونت برم که ولوله ای شدی واسه خودت. بعد از اونجا هم رفتیم خونه عمه غزل اونجا هم بهمون خیلی خوش گذشت تو و امیرغباس کلی با هم بازی کردین. ...
26 ارديبهشت 1395

آلبوم نه ماهگی قند عسلم

بعد از اینکه از بیمارستان اومدیم خیلی بی حال شده بودی ولی بعد از یه چند روز دوباره سرحال شدی و میتونی روی زانوهات وایستی. با گرفتن من یا بابا بلند میشی و روی پاهات وایمیستی. 17 ام دستت و گرفتی به روراکت و بدون کمک بلند شدی روی پاهات. قربون پاهای کوچولوت برم با زحمت پا شدی. الان دیگه حرفه ای پا میشی. ولی بعدش نمیتونی بشینی البته یه موقعایی خودت یه دستت و آروم میزاری روی زمین و با کمکش میای روی زمین ولی چون خیلی احتیاط کاری گریه میکنی و دستت و میاری سمت زمین که یعنی من و بشون. عاشق پیام بازرگانی ای میری جلوی میز تلویزیون بلند میشی و تماشا میکنی. حتی پلکم نمیزنی. قبلا فقط با صدای آهنگ خودت و تکون میدادی و دستت و می ا...
22 ارديبهشت 1395
1